آخرین به روز رسانی در 8 مارس 2022 توسط راجر کافمن
بیش از 1 ساعت و 20 دقیقه موسیقی انتخابی از فیل کالینز - آهنگ های عاشقانه و تصنیف
مردن آهنگ ها نوشته فیل کالینز به خوبی در قلب من طنین انداز می شود زیرا به من یادآوری می کند که در اینجا و اکنون حضور داشته باشم: آرام باشم، گوش کنم و پیام لحظه را درک کنم. با روح من صحبت می کند و به من آرامش می دهد.
فیل کالینز - آهنگ ها و تصنیف های عاشقانه (مجموعه ویدیو)
منبع: مجموعه ژوئن
متن آهنگ In the Air Tonight
خوب، می توانم ورود آن را حس کنم هوای امشباوه خدا
منبع: نویسنده(ها): متن ترانه های فیل کالینز توسط www.musixmatch.com
و من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، ای پروردگار
آیا می توانی احساس کنی که امشب در هوا می آید، ای پروردگار، ای پروردگار
خوب ، اگر به من می گفتی که غرق شده ای
من دستم را دراز نمی کنم
من قبلاً چهره شما را دیدم دوستم
اما نمیدانم میدانی من کی هستم یا نه
خوب ، من آنجا بودم و دیدم شما چه کردید
من با دو چشم خودم دیدم
پس میتوانی این پوزخند را پاک کنی، من میدانم کجا بودی
همه اینها یک بسته دروغ بوده است
و من می توانم آن را امشب در هوا احساس کنم، پروردگارا
خب من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، ای پروردگار
من می توانم آن را امشب در هوا احساس کنم، پروردگارا
خب من منتظر این بودم
لحظه ای برای تمام زندگی من، ای پروردگار، ای پروردگار
خوب یادم هست ، یادم هست نگران نباش
چطور تونستم فراموش کنم
این اولین بار است، آخرین باری است که همدیگر را ملاقات کردیم
اما من دلیل این سکوت را می دانم
نه من را گول نمیزنی
درد ظاهر نمی شود، اما درد همچنان بیشتر می شود
برای من و تو غریبه نیست
من می توانم آن را امشب در هوا احساس کنم، پروردگارا
خب من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، ای پروردگار
من می توانم آن را در هوا امشب احساس کنم، ای پروردگار، ای پروردگار
خب من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، پروردگارا
من می توانم آن را امشب در هوا احساس کنم، پروردگارا
و من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، پروردگارا
من می توانم آن را در هوا امشب احساس کنم، ای پروردگار، ای پروردگار
خب من منتظر این بودم
لحظه ای برای تمام زندگی من، ای پروردگار، ای پروردگار
می توانم آن را در هوا حس کنم
اوه من می توانم آن را در هوا احساس کنم
خب من تمام عمرم منتظر این لحظه بودم، زندگیم
متن آهنگ مرا ببر خانه
به این نگاه نگران نگاه کن
من یک مرد معمولی هستم
به من چیزی نمی گویند
بنابراین من تمام آنچه را که می توانم پیدا می کنم
آتشی هست که شعله ور شده است
درست بیرون درب من
نمی بینم اما حسش می کنم
و به گرم نگه داشتن من کمک می کند
پس من مهم نیستم
نه من مهم نیستم
به نظر خیلی وقته منتظرم
هنوز نمی دونم برای چی
وجود ندارد نقطه فرار
من دیگر نگران نیستم
نمیتونم بیام بیرون تا پیدات کنم
من دوست ندارم بیرون بروم
آنها نمی توانند احساسات من را خاموش کنند
مثل اینکه دارند چراغ را خاموش می کنند
اما من، من مهم نیست
نه من مهم نیستم
اوه من مهم نیستم
نه من مهم نیستم
پس بگیر من رو ببر خونه
(چون یادم نیست)
ببر منو ببر خونه
(چون یادم نیست)
ببر منو ببر خونه
(اوه خدا)
چون من تمام عمرم زندانی بودم
و من می توانم به شما بگویم
به این نگاه نگران نگاه کن
مال من یه زندگی معمولیه
وقتی روز است کار می کند
و وقتی شب است بخوابم
من افق دوری ندارم
آرزوی ستاره ای ندارم
آنها فکر نمی کنند که من گوش می کنم
اوه ولی من میدونم کی هستن
و من، من مهم نیست
نه من مهم نیستم
اوه من مهم نیستم
نه من مهم نیستم
پس بگیر من رو ببر خونه
(چون یادم نیست)
ببر منو ببر خونه
(چون یادم نیست)
ببر منو ببر خونه
(چون یادم نیست)
ببر منو ببر خونه
(اوه خدا)
خب من تمام عمرم زندانی بودم
و من می توانم به شما بگویم
اما یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)
چون یادم نیست
(بردار، مرا به خانه ببر)